در طی چند روز اخیر، مردم در شهرهای مختلف دست به اعتراض زده اند. البته این اعتراضات ابتدا از خوزستان آغاز شد و مردم دلیر منطقه با شجاعت تمام به خیابانها آمده و فریاد مرگ بر خامنه ای سر داده اند. اعتراض آنان فقط اعتراض به مسائل معیشتی نبوده بلکه با دادن شعارهایی مشخصا اصل نظام جمهوری اسلامی را هدف قرار داده اند و خواهان برکناری نه فقط اشخاص بلکه سیستم حکومت مذهبی شده اند. شعارهای آنان گواه بر این است که به هیچ وجه قول ها و وعده های سران این حکومت را باور ندارند و حتی حاضر به دادن فرصتی دیگر به آنها نیز نیستند و فقط خواهان سرنگونی این رژیم هستند.

حال سوال اینجاست که تا چه زمان این اعتراضات ادامه خواهد داشت و به چه نتیجه ای ختم خواهد شد. با مروری بر تظاهرات در شهرهای مختلف این امر کاملا آشکار است که مردم معترض در خیابان‌ها سرگردان هستند و نمی دانند که پس از ابراز عقاید خود از طریق شعار چه باید انجام دهند که این خود نشان از عدم مدیریت این حرکت های مثبت است. در حالیکه مردم شریف ایران به درستی حرکت ضد حکومتی خود را شروع کرده اند اما متاسفانه جهت و هدف پله به پله ای برای آن از قبل منظور نشده است. برای روشن شدن مسئله می توان دو تصویر از این حرکت های اجتماعی توصیف کرد: تصور کنید هر روز مردم در خیابان‌ها به تظاهرات بپردازند و رفته رفته نیروهای سرکوب متوجه شوند که مشکلی از طرف مردم ایجاد نخواهد شد و فقط مردم به دادن شعار بسنده می کنند پس رفته رفته این عادت در مردم ایجاد می شود که به شعار دادن اکتفا کنند و سرکوبگران هم عادت به شکیبایی و کنترل نرم در مقابل تظاهر کنندگان می کنند اما چه نتیجه ای حاصل می شود؟ آیا براندازی صورت می گیرد؟ خیر. اما اگر تصور کنید که اعتراضات مردم رفته رفته گسترش پیدا کند و از حالت شعار دادن فراتر رفته و به کنش های عملی تبدیل شود نتیجه بهتری خواهد داشت بر فرض اگر مردم رفته رفته به گرفتن اماکن دولتی پرداخته و اینکار را گسترش دهند، عملا قدرت را از دست رژیم بیرون خواهند کشید و نهایتا به فروپاشی منتهی خواهد شد. در دنیای امروز برای کارهای روزانه نیز ما نیاز به برنامه ریزی داریم حال تصور کنید که چنین کار مهمی بدون برنامه ریزی انجام شود، بطور حتم نتیجه خوبی نخواهد داشت پس بهتر است که با برنامه ای مناسب دلاوری و از خود گذشتگی مردم و اینکه جان خود را به خطر انداخته اند را به نتیجه برسانیم.

One thought on “پیوستگی، دوام و نتیجه بخشی اعتراضات مردمی”
  1. ۴۴ سال پیش انگاه که مفتح در تپه های عباس آباد نماز عید فطر را اجرا می‌کرد هیچ کس باورش نمیشد که این سرطان دینی خفته همچون اژدهایی دهان باز نماید و با آتش درودش مرد وزن را بسوزاند
    (( تاریخ ایرانی: ۱۳ شهریور ۱۳۵۷ نماز عید سعید فطر به امامت شهید آیت‌الله محمد مفتح و سخنرانی شهید محمدجواد باهنر در تپه‌های قیطریه برگزار شد که موجی جدید از راهپیمایی‌های بزرگ مردم تهران علیه رژیم پهلوی را برانگیخت که تا پیروزی انقلاب اسلامی ادامه داشت.))
    از همان روز بنای تخریب و آتش سوزی گذاشته و روز ))
    یکی از عوامل برانگیخته خشم مردم نادان و فاقد دانش سیاسی آتش زدن سینما رکس ابادان بود ،
    این حمله عامل برانگیختن انقلاب ۱۳۵۷ ایران بود، که منجر به سرنگونی رژیم سلطنتی ایران شد. این آتش‌سوزی بزرگترین حمله تروریستی در طول تاریخ تا قبل از کشتار سال ۱۹۹۰ افسران پلیس سری‌لانکا و حملات ۱۱ سپتامبر بود.

    درآن زمان تحقیقات حاکی از عمدی بودن حریق بود. همزمانی این رویداد با اعتراضات انقلاب ۱۳۵۷ و طولانی شدن رسیدگی به آن در سال‌های پس از انقلاب، گمانه‌های مختلفی را پیرامون عاملان این حادثه ایجاد کرد.
    سلسله حاکم پهلوی در ابتدا «مارکسیست‌های اسلامی» را مسئول آتش‌سوزی دانست و بعداً گزارش داد که شبه نظامیان اسلامی آتش را آغاز کردند، در حالی که معترضان ضد پهلوی، پلیس مخفی ایران ساواک را مقصر می‌دانستند.

    در آتش‌سوزی سینما رکس آبادان، انقلابیون، ساواک را متهم کردند و سید روح‌الله خمینی واقعه سینما رکس را «شاهکار بزرگ شاه برای بدنام کردن انقلاب» خواند. پس از انقلاب ۵۷، مشخص شد این عمل توسط انقلابیون به سرکردگی حسین تکبعلی‌زاده انجام شد که بعد از انقلاب توسط قاضی موسوی با چند نفر دیگر به اعدام محکوم شد. نمیخواهم تاریخ روز به روز انقلاب را ورق بزنم فقط همینقدر میگویم ما چتا قبل از آخرین پیام شاهنشاه اریامهر به ملت گرفتار در سرطان مذهبی این شورش نامی غیر از شورش مذهبیون نداشت و برای اولین بار پادشاه انرا انقلاب نام نهادند
    https://m.youtube.com/watch?v=T5al9kHvmOU ( من نیز پیام انقلاب شما ملت ایران را شنیدم ) ولی آیا این پیام بر مغزهای شسته شده توسط رادیوهای بیگانه همچون بی بی سی صدای امریکا صدای المان و…… تاثیری گذاشت ؟ در کمال نا باوری سقوط مملکت را میدیدم و اطلاعات خطرناکی از طریق مرزبانان روسیه مبنی بر حضور قابل توجهی از چپهای کمونیست در شورش ۵۷ بمن میرسید که با نهایت تاسف گزارشات در مبادی ورودی سازمان اطلاعات ( ساواک ) بایگانی میشد و شد آنچه نباید میشد میدیدم روزهای سخت را اما امیدوار بودم روحانیت که خود را مردان خدا میخواندند و خمینی که خود را از هر مسیولیتی مبرا میخواند لجام اداره کشور را بمردان لایق کشور بسپارند ولی دیدم که صد ها نفر از برجستگان سیاسی و نظامی کشور را برطبق لیست انگلستان بخاک وخون کشیدن و افسران ومدیران لایق را پاکسازی کردند ویا بزندانهای طویل آلمدیت محکوم و دارایی های آنها را مصادره کردند سپس برای حفظ وکنترل کشور جنگ هشت ساله را بپا ساختند بهمین دلیل خمینی هندیزاده انرا نعمت میخواند این فساد از هنگام آغاز جنگ کلید خورد یعنی با تحریم امریکا بخاطر گروگانهایش ایران بواسطه گری اسرائیل شروع به خرید اسلحه ومهمات وهر اشغالی که صدای ترقه میداد کرد( پول خون نوشته روانشاد مسعود انصاری را بخوانید ) و ماموران بیسواد اما دزد جمهوری اخوندی ( یکی از دزدان آغازین اخوند مهدی کروبی است که نماینده خمینی در مذاکرات با اسرائیل بوده ) آغاز به گرفتن رشوه های کلان شدند ، ای حوصله ندارم داستان بدبختی های ملت را تکرار نماید وقتی غرور یک ملت شکسته شد ‌انزمان که قبح قباحت ملتی ازبین رفت انگاه است که (( شوهر برای زندگی خود مشتری گردان همسر میشود و پدر برای دخترش مشتری جور میکند)) باغیرتهایشان هم شروع بفروش اعضای بدنشان میکنند از کلیه تا قرنیه چشم و مغز استخوان ،،،،، (( خدایا این ملت مغرور و قدرتمند سال‌های ۵۰-۵۷ چه شده؟)) .

Comments are closed.